اینکه خودم هم باور میکنم که "خودم صاف و ساده ترین دختری هستم که به عمرم دیدم"، برایم زیاد هم جذاب نیست، دروغ چرا ناراضی هم نیستم از این صفتی که با خواست خودم بهم تحمیل شده. امشب اولین سری از دلنوشته های **** رو در دفترچه خاطراتم نوشتم، قرار مرور کردنش رو با یک شبانگاه بهاری هماهنگ شدم. اینروزها رو با تمام سختی هاش دوست دارم. بعضی وقتها دلت تلاش کردن میخواهد، بیخوابی کشیدن برای رسیدن به هدف میخواهد، بعضی وقتها دلت جنگیدن میخواهد و لذت پیروزی در یک جنگ سخت. پیروزی به شرط جنگ، رسیدن به شرط وجود هدف، همه چیز در این دنیا گره خورده به یک چیز دیگر. اینروزها دلم هوای درس و مدرسه و دانشگاه دارد، دلم استرس شب امتحان میخواهد، کافی میکس سرکشیدنهای سه بامداد میخواهد، دلم صبحانه ای با طعم ساقه طلایی کاکائویی و آب پرتقال میخواهد. 

و اینروزها بیشتر از همیشه خودم رو دوست دارم، مراقب خودم هستم، سعی میکنم خوب باشم. 

امروزتون چه رنگیه؟!


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها