من هیچ وقت اندازه لحن آروم نوشته هام آروم نیستم، درونم همیشه یه آتیشی روشنه که گاه غلیانش سرشار از مثبت ترین انرژی های عالم و گاه خاکسترهایی که نهایت همره بادشان میکنم. به ثانیه های معمولی ام افتخار میکنم، به ثانیه هایی که بدون مکث میگذرن و منی که باید باشم رو به رخ میکشن، لحظه هایی که بودنم بوی زندگی دارد، لطافت ها و قدرت دخترانه ام در یک قاب بزرگ نمایانند. حرفی برای نودوهفتی که گذشت ندارم، جز اینکه با همه سختی هاش، بهم زمان بدهکاره. نودوهشت رو سپردم به خدا، خودش میدونه باید سالی باشه که خواست هایم همسوی خواست خودش باشه، خودش میدونه، خودش همه چی رو میدونه.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها